در یک دهه گذشته اپلیکیشنهای موبایل توانستهاند که سیطره بسیار خوبی روی دنیای ما به عنوان کاربر داشته باشند. اما این بدان معنا نیست، هر کسی که از اپلیکیشنها استفاده میکند دانش ساخت آنها را نیز دارد.
با گذشت سالها، من شرکتهای کوچک مختلفی را زیر نظر داشتم که مدیران آنها باور داشتند که شرکتشان به یک اپلیکیشن موبایلی نیاز دارد. آنها مصمم بودند که در کنار وبسایتشان یک نسخه موبایلی نیز به صورت اپلیکیشن مستقل داشته باشند. البته چنین موضوع بیشتر شبیه به یک اجبار بود تا اینکه مدیران واقعا آن را بخواهند، زیرا باور داشتند که بدون انجام چنین کاری از بازار رقابتی بیرون انداخته میشوند.
اما جالب اینجاست که در چند نمونهای که من مشاهده کرده بودم، بعد از یک مدت کوتاهی به این نتیجه رسیده بودند که داشتن یک اپلیکیشن واقعا الزامی و ضروری نبوده است. در واقع تنها استفاده کردن از یک طراحی واکنشگرا درست، میتوانست نیازهای اساسی آنها را جواب بدهد.
با این وجود هنوز هم یکسری سوالات باقی میمانند که ما به جواب آنها نرسیدهایم: معایب داشتن یک اپلیکیشن موبایلی چیست؟ چگونه میتوانیم موقعیت را برای مشتریان توضیح بدهیم؟ در آخر، چه زمانی بهترین زمان ممکن برای سرمایه گذاری روی یک اپلیکیشن موبایل است؟
اپلیکیشنها همیشه جوابگو نیستند
همیشه این ایده در فکر عوام شکل گرفته که یک اپلیکیشن میتواند مشکلات بسیاری را حل بکند. اما چنین تفکری همیشه صادق نیست. قبل از اینکه یک مشتری یا صاحب شرکت دقیقا بخواهد به فکر داشتن یک اپلیکیشن بیافتد، شما باید همراه با آنان، موارد زیر را بررسی بکنید:
دنیای تلفن همراه بسیار رقابتی است
همه کاربران دنیا از تلفنهایی با قدرت پردازشی بالا استفاده نمیکنند. شما باید این موضوع را به خوبی درک بکنید و تا حدی اپلیکیشنهایتان را بهینه نمایید تا بتواند روی دستگاههای اکثریت جامعه کارکرد داشته باشد.
شما واقعا باید خوب باشید
وجود بازار رقابتی اپلیکیشنهای موبایل یک واقعیت است. شما باید واقعا به فکر ساخت یک محصول منحصر به فرد و متمایز باشید در غیر اینصورت نمیتوانید موفق باشید. حتی نمیتوانید پیشرفت نیز بکنید. البته اگر سرویسهای شما منحصر به فرد باشد داشتن یک اپلیکیشن عادی نیز میتواند جوابگو باشد.
هزینه بر است
توسعه و نگهداری یک اپلیکیشن موبایل واقعا هزینه بر است. برای یکی شرکت کوچک این موضوع میتواند فشار بسیاری را روی بودجه وی بیاورد. بنابراین باید به خوبی یک پلن مالی را برای این هدف پایهریزی بکنید.
بحث در ارتباط با اپلیکیشن موبایل با مشتری
به عنوان یک توسعهدهنده واقعا باید به مشتریهایتان در این رابطه کمک بکنید. اولین موضوعی که باید بحثش را پیش بیاورید میزان تواناییهای شما در دنیای توسعه اپلیکیشنهای موبایل است. شما باید براساس نیازهایی که مشتری از شما میخواهد سرویس دهی را انجام دهید. همچنین در مرحله دوم به آنها مشاوره لازم در جهت پیادهسازی اپلیکیشن و راهکارهای آن بدهید.
در برخی از حالتها میتوانیم ببینیم که توسعهدهنده وارد فاز فروشنده میشود، اما در این سناریو شما واقعا باید به مشتری کمک بکنید. برای آنکه بهتر بتوانید با مشتری تعامل داشته باشید میتوانید به پاسخ سوالهای زیر فکر کنید:
میخواهید اپلیکیشن چکاری را انجام دهد؟
مشتری شما باید یک دیدگاه یا هدف کلی راجع به اینکه اپلیکیشن چکاری باید انجام دهد را داشته باشد. این هدف میتواند هر چیزی باشد.
کاربران مورد نظر شما چه کسانی هستند؟
منظورمان از این سوال کاربرانی است که میخواهیم آنها را مورد هدف قرار بدهیم. براساس این موضوع باید نیازها و اپلیکیشنتان را بهینهسازی بکنید.
چرا تنها یک وبسایت نمیتواند نیازهایتان را رفع بکند؟
اینجا جاییست که ما به جزئیات اصلی که میخواهیم دست پیدا میکنیم. دقیقا کارایی و قضیه problem-solving مربوط به اپلیکیشن را میتوانیم از این سوال بدست بیاوریم. مثلا مشتری میگوید که بررسی کردن رویدادها در وبسایت کمی زمان بر است، اپلیکیشن میتواند این کار را سریعتر برای کاربران انجام دهد.
خب، چه زمانی داشتن یک اپلیکیشن ضروری است؟
بعد از آنکه ما به اطلاعات و جزئیات درست دسترسی پیدا کردیم، میتوانیم متوجه شویم که چه زمانی یک اپلیکیشن موبایل میتواند مفید باشد. به عنوان یک پایه برای درک این قضیه، بیایید به سناریوهای زیر که در آن داشتن یک اپلیکیشن میتواند ضروری و مفید باشد نگاهی بیاندازیم:
مزیت استفاده از تکنولوژیهای تلفنهای هوشمند
بسیاری از اوقات ما در ارائه سرویسمان نیاز داریم که از تکنولوژیهای یک دستگاه هوشمند استفاده بکنیم. اپلیکیشن ما میتواند در این موقع واقعا استفادهپذیر و مناسب باشد. برای مثال تصور کنید شما یک شرکت ردیابی و مسیریابی دارید، خب برای اینکه بتوانید بهترین سرویسها را ارائه دهید نیاز دارید که یک اپلیکیشن داشته باشید که در آن از تکنولوژیهایی مانند GPS استفاده میکند.
کارها را برای کاربران سادهتر میکند
این مورد را میتوان به عنوان یکی از مهمترین مزیتهای یک اپلیکیشن در نظر گرفت. همانطور که در مثالهای قبلی گفتم، استفاده از یک اپلیکیشن میتواند کارها را سریعتر انجام دهد. با داشتن چنین مزیتهایی مطمئنا کاربران بیشتر سعی در استفاده از اپلیکیشن خواهند داشت.
مدیریت حساب بانکی از طریق وبسایت ساده تر است یا از طریق اپلیکیشن رسمی بانک مورد نظر؟ جواب ساده است!
تقاضاها و انتظارات کاربری را رفع میکند
اپلیکیشن شما باید نیازهای کاربری را به خوبی رفع بکند. در غیر اینصورت حتی وجود آخرین تکنولوژیها و… نمیتواند مفید باشد. برای چنین کاری نیاز است که مخاطبین خودتان را بهتر بشناسید و نیازهای آنان را بهتر رصد بکنید. همچنین شما باید پتانسیل و نیرویی را در اپلیکیشن ایجاد بکنید که بتواند کاربران جدیدی را به خود جذب بکند.
در پایان
همیشه این قضیه را در نظر بگیرید که وبسایت و اپلیکیشن موبایل دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند. برخی از افراد میگویند که داشتن یک وبسایت در حال حاضر بی استفاده است اما چنین موضوعی واقعیت ندارد. شما باید نیازهای مشتری یا شرکت را به خوبی درک بکنید و با آنها همراهی نمایید. در غیر اینصورت تمام تلاشهای شما و تمام هزینههای مشتریتان بی نتیجه خواهد ماند.